سالگرد ازدواج


به نام خدا.

چند روز دیگه سالگرد ازدواجمونه.تو فکر یه کادوی خشگل هستم از هنرم دستم میخوام استفاده.مطئنم که خوشحال میشه.دلم میخواد یه روز کاملا متفاوت باشه.کیک رو که خودم درست میکنم جدیدا یه کیک یاد گرفتم که مزش عالیه.قبلا هم میختم همه میگفتند عالیه ولی این سری واقعا مزش محشر بود خودم که عاشقش شدم.مامانم اینا هم که کلی تعریف کردند.

فقط نمیدونم بتونم بقیه کارامو انجام بدم که بشه یه روز کاملا متفاوت، آخه نه زیاد میتونم بشینم نه رو پام وایستم یه جاهاییم درد میگیره که هیجا هم نمیشه گفت.البته میدونم همش برا بارداری هستی ولی نمیتونم باهاش کنار بیاییم.کی شه آخرای خرداد بشه.نینی جونمون به دنیا بیاد.

ولی تمام سعیم و میکنم.نمیدونم همسری یادش هست یا نه قبلا که یادش بود ولی امسال  رو نمیدونم آخه سرش خیلی شلوغه.

این چند وقته یه سری اتفاق افتاده که بعضی از آدم رو بیشتر شناختمشون.یعنی تو کف بعضی از کارای این آدما موندم.قبلا وقتی یه چیزی میشنیدم یا به چشم خودم میدیدم  کلی گریه میکردم ولی الان فقط میگم واقعا چه شخصیتی داره که این طور  رفتار میکنه.بماند که بعضی وقتا واقعا دلم میشکنه وغصم میشه ولی همیشه میگم خدا خودش جای حق نشسته.

الان یاد یه موضعی افتادم بغض گلوم رو گرفت از همونایی که واقعا دلم شکست.بگذریم.اومدم از چیزای خوب بنویسم.دیشب رفته بودیم تولد نیلوفر چه خواهرم البته تولدش چند روز پیش بود که نشده بود بگیرند تا دیشب ،جیگر خاله 2ساله شد.خیلی بهمون خوش گذشت یه حس خیلی خوبی بود.انرژی مثبت داشت.امیر محمد صب  پاشده بریم خونه نولیفر بازی کنیم تولد بگیریم.جیگرم نیلوفر رو دوسش داره.گفتم باشه بابایی بیاد میریم .حالا کجا میریم خدا داند.

خدا جونم به خاطر همه داده هات و ندادهات شکر.خداجونم به خاطر همه  چیز، به خاطر زندگی به این خوبی شکر.ممنونم خدا جونم.دوست دارم.به قول امیر محمدم عاخشتم.


ادامه حرفام واسه ...

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

یه شب خوب.

به خدای مهربون.

سلام.

امشب یه شب خیلی خوب بود.بعد از یه مدتی نشستیم کلی با هم دیگه حرف زدیم.خیلی خوب بود پر از انرژی مثبت شدم.امیدوارم که همیشه زندگیمون همین آرامش،این حس خوب با هم بودن رو داشته باشه.

خدای خوبم به خاطر همه ی نعمتهایی که دادی شکر.خدا جونم به خاطر همه ی چیزاهایی که بهمون ندادی هم شکر.مثلا مثل مریضی مث.....

خدای خوبم واسه تو هیچ کاری نداره خدایا همه ی مریض ها رو شفاف بده.خدایا شوهر خالمم شفا بده خدایا مگه یه آدم چقدر میتونه تحمل کنه؟

 

ادامه مطلب ...

حرفایی که نشد بهش بزنم

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

امیر محمدم

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

این چند وقته.

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

تولد


به نام خدا.

سلام دوس جونیا.فردا تولد همسر جونمه.هنوز دارم فکر میکنم کادو چی براش بخرم؟یکی بیاد یه پیشنهاد خوب بده.میخوام امسال یه تولد عالی براش بگیرم.خداییش امسال یه تولد توپ برام گرفت.دلم میخواد جبران کنم.چی کار کنم؟

کیکش رو خودم میپزم کیک هایی که خودم میدرستم خیلی دوس داره.دلم میخواد یه غذای خیلی متفاوت و خوشمزه هم بدرستم که هنوز پیداش نکردم.کادو چی بخرم؟

غذای امشب.

به نام خدای مهربون.

سلام به دوس جونیا.عصری دلم پیتزا خونگی میخواست سریع دست به کار شدم.خمیرش رو آماده کردم وتا بهش یه کم استراحت بدم با همسری رفتیم قارچ و پنیر پیتزا خریدیم  یه تابی هم تو کوچه خوردیم  و اومدیم خونه دست به کار شدم وساعت 8 آماده شد  نشستیم نوش جان کردیم خوشمزه شد فقط تو مایکرفر درست کردم روش طلایی نشد ولی جاتون خالی خوشمزه شد.اینم عکسهاش  آهان فلفل دلمه ایش رو هم یادم رفت برزیم آخر بار که آماده شده بود ریختم روش و حدود دودقیقه گذاشتمش دوباره بپزه.




البته وقتی خوردم یادم که میخواستم عکس بگیرم.برا همین کامل نگرفتمش آخه خورده شد بود.

حسود

به نام خدا.

چرا بعضیا اینقدر حسودند و چشم دیدن هیچ چیز آدم رو ندارند؟از این خصلت بدم میاد و همیشه سعی میکنم ازش دوری کنم.چون اول خودم و بیچاره میکنه.و بقیه رو دلخور.ولی بعضیا انگار بدون این خصلت نمیتونند زندگی کنند.