-
سالگرد ازدواج
1392/12/14 14:59
به نام خدا. چند روز دیگه سالگرد ازدواجمونه.تو فکر یه کادوی خشگل هستم از هنرم دستم میخوام استفاده.مطئنم که خوشحال میشه.دلم میخواد یه روز کاملا متفاوت باشه.کیک رو که خودم درست میکنم جدیدا یه کیک یاد گرفتم که مزش عالیه.قبلا هم میختم همه میگفتند عالیه ولی این سری واقعا مزش محشر بود خودم که عاشقش شدم.مامانم اینا هم که کلی...
-
ادامه حرفام واسه ...
1392/09/13 00:38
-
یه شب خوب.
1392/09/13 00:35
به خدای مهربون. سلام. امشب یه شب خیلی خوب بود.بعد از یه مدتی نشستیم کلی با هم دیگه حرف زدیم.خیلی خوب بود پر از انرژی مثبت شدم.امیدوارم که همیشه زندگیمون همین آرامش،این حس خوب با هم بودن رو داشته باشه. خدای خوبم به خاطر همه ی نعمتهایی که دادی شکر.خدا جونم به خاطر همه ی چیزاهایی که بهمون ندادی هم شکر.مثلا مثل مریضی...
-
حرفایی که نشد بهش بزنم
1392/08/28 08:01
-
امیر محمدم
1392/08/15 23:58
-
این چند وقته.
1392/08/15 23:41
-
تولد
1392/08/01 09:16
به نام خدا. سلام دوس جونیا.فردا تولد همسر جونمه.هنوز دارم فکر میکنم کادو چی براش بخرم؟یکی بیاد یه پیشنهاد خوب بده.میخوام امسال یه تولد عالی براش بگیرم.خداییش امسال یه تولد توپ برام گرفت.دلم میخواد جبران کنم.چی کار کنم؟ کیکش رو خودم میپزم کیک هایی که خودم میدرستم خیلی دوس داره.دلم میخواد یه غذای خیلی متفاوت و خوشمزه هم...
-
تولد
1392/07/30 11:07
-
غذای امشب.
1392/07/19 20:46
به نام خدای مهربون. سلام به دوس جونیا.عصری دلم پیتزا خونگی میخواست سریع دست به کار شدم.خمیرش رو آماده کردم وتا بهش یه کم استراحت بدم با همسری رفتیم قارچ و پنیر پیتزا خریدیم یه تابی هم تو کوچه خوردیم و اومدیم خونه دست به کار شدم وساعت 8 آماده شد نشستیم نوش جان کردیم خوشمزه شد فقط تو مایکرفر درست کردم روش طلایی نشد ولی...
-
حسود
1392/07/18 23:56
به نام خدا. چرا بعضیا اینقدر حسودند و چشم دیدن هیچ چیز آدم رو ندارند؟از این خصلت بدم میاد و همیشه سعی میکنم ازش دوری کنم.چون اول خودم و بیچاره میکنه.و بقیه رو دلخور.ولی بعضیا انگار بدون این خصلت نمیتونند زندگی کنند.
-
مهمونی
1392/07/17 22:21
-
یاداشت17
1392/07/13 13:59
-
یاداشت16
1392/07/13 13:59
-
دوسش دالم
1392/07/13 13:57
حس قشنگ وقتی به راه و رسم جنون آشـنا شدم از کاروان آدم و آهن جدا شدم پژواک حرف حرف تودر من اثر گذاشــــــت دل از سکوت کندم و کوه صدا شدم حسی قشــنگ زندگی ام را فراگرفـــــــت نسبت به خواب و خاطره بی اعتنا شدم بـــر شانه باد نشــســتم ،شــــبیه ابـــــــــر در آسمان آبی چشمت رها شدم دیدم دلیل حرف و حدیثـــم حضور...
-
یادشت15
1392/07/13 13:56
-
یاداشت 14
1392/07/13 13:54
-
یاداشت13
1392/07/13 13:53
-
یاداشت12
1392/07/13 13:52
تولد 8 چهارشنبه 2 تیرماه سال 1389 :: 10:13 :: به نام خدا. سلام به همه دوس جونیام. میدونید فردا چه روزی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ تولد منه.یعنی همسری یادش هست؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
-
یاداشت11
1392/07/13 13:51
-
یاداشت10
1392/07/13 13:50
-
یاداشت 9
1392/07/13 13:49
-
یادشت 8
1392/07/13 13:48
-
یاداشت 7
1392/07/13 13:45
-
یاداشت 6
1392/07/13 13:44
-
یاداشت 5
1392/07/13 13:42
-
یاداشت شماره 4
1392/07/13 13:41
-
یاداشت 3
1392/07/13 13:32
-
داستان بسیار زیبای خیانت
1392/07/13 13:25
به نام خدا تاریخ 88/11/26 چند سالی میگذشت که دایره آبی قطعه گمشده خود را پیدا کرده بود. اکنون صاحب فرزند هم شده بود، یک دایره آبی کوچک با یک شیار کوچک. زمان میگذشت و دایره آبی کوچک، بزرگ میشد. هر چقدر که دایره بزرگ تر میشد شعاع آن هم بیشتر میشد و مساحت شیار که دیگر اکنون تبدیل به یک فضای خالی شده بود نیز بیشتر. آنقدر...
-
یاداشت شماره 2
1392/07/13 12:51
-
امروز
1392/07/13 12:49